فیلم سینمایی «ملک سلیمان» به کارگردانی شهریار بحرانی در سه روز نخست نمایش عمومی 19 میلیون تومان فروش کرد. فیلمی که رقم بالای ساخت آن و نتیجه اش، واکنش منفی تعدادی از منتقدان را برانگیخته است.
امین زندگانی، مهدی فقیه، محمود پاکنیت، حسین محجوب، ارژنگ امیرفضلی، الهام حمیدی و ... بازیگران این فیلم سینمایی هستند. شهریار بحرانی فیلمهای سینمایی «دنیای وارونه»، «مریم مقدس»، «هراس»، «حمله به اچ 3» و... را کارگردانی کرده است.
مجتبی فرآورده، تهیهکننده فیلم سینمایی «ملک سلیمان» سال گذشته و در نشست مطبوعاتي اين فيلم درجشنواره فجر با اشاره به غیرواقعی بودن آمار ذکر شده، تمامی هزینه صرف شده برای این فیلم را پنج میلیارد تومان اعلام کرد.
فرآورده درباره جریان تولید این فیلم سینمایی، گفته بود: «در مورد هزینه صرف شده برای این فیلم تفاوتی نمیکند که ما چه رقمی را اعلام کنیم در هر صورت دوستان میخواهند آمار و ارقام خود را بنویسند اما واقعیت این است که 5 میلیارد تومان برای ساخت این فیلم صرف شده است. برخی با هدف کسب بودجه بیشتر از دولت برای سینما میخواهند آمار را به گونهای نشان دهند که هزینه تولید این فیلم بیشتر بوده است.»
اما در این میان منتقدان نظرات متفاوتی دارند:
/فراستي: ملك سليمان مسخره بازي است/
مسعود فراستي نيز از منتقدان اصلي فيلم ملك سليمان بوده است. براساس گزارش برنا، او سال گذشته در نشستي در دانشكده اقتصاد دانشگاه علامه گفته بود: شخصیت اصلی این فیلم که باید پیامبر خدا و فردی فعال باشد به شدت شخصیتی منفعل دارد و فقط ژست های مختلف را از خود نشان می دهد. ملک سلیمان فیلمی است که قصه ندارد و وقتی ما قصه نداشته باشیم متعاقبا آدم هم برای اجرای این قصه نخواهیم داشت. سلیمانی که آمده و ما می پذیریم این پیغمبر خداست، در کجای فیلم توانسته یک قصه کوتاه را بیان کند؟ این فیلم در کل یک مسخره بازی است که شخصیت اصلی آن هیچ جای فیلم معلوم نیست.
وی ادامه داده بود: دوستان شش میلیارد خرج کرده اند، که بسیار بیخود هم کرده اند که حاصل آن فیلمی باشد که نه قصه ملی دارد، و نه شخصیت ملی و کار فنی آن هم فرنگی است. و فقط پول آن ملی است که با پول مردم ساخته شده و در نهایت هم جایزه ملی می گیرد و حاصل آن هم خندیدن بچه هشت ساله من است که به تماشای این فیلم نشسته است.
/چرا ميليارد ها تومان خرج مي كنيم/
منوچهر اكبر لو نيز دريادداشتي در سايت سوره سينما نوشته : اگر نام سليمان را از او برداريم و فيلم را يك فيلم سرگرم كننده تخيلي افسانه اي در نظر آوريم چه اتفاقي مي افتد؟ هيچ! چرا كه فيلمنامه نويس شيفته بودجه كلاني است كه به او اجازه مي دهد بهترين جلوه هاي ويژه روز جهان را به كار ببندد. سينماي ما نيازمند فيلم هاي عظيم و جلوه هاي ويژه صوتي و تصويري است. اما فيلمنامه هم مي خواهد!
و سخن آخر يك پرسش است: چرا ميلياردها تومان صرف ساخت فيلم و سريال براي نمايش تاريخ قوم بني اسرائيل مي كنيم، اما يك حماسه ملي نمي سازيم؟ مرور كنيد: سليمان نبي، يوزارسيف، حضرت مريم و... چند نفر ديگر هم در راهند. اما خبري از آرش و كاوه و باقرخان و چمران و همت نيست. واقعاً چرا؟
/فراتر از حد انتظار/
شاهين شجري كهن درروزنامه جام جم درباره ملك سليمان نوشته: پرهزينهترين فيلم تاريخ سينماي ايران از لحاظ تكنيكي و مولفههاي ساختاري در سطحي فراتر از حد انتظار قرار دارد ولي همچنان بايد گفت فيلم خوبي نيست. همه اجزاي ملك سليمان جز داستان و شيوه روايت اندازههايي بالاتر از استانداردهاي معمول سينماي ايران دارند، اما عجيب است كه مجموعه اين برتريهاي فني، نميتواند فيلم را نجات دهد، چون سينما بيش از هر چيز به قصه متكي است و ملك سليمان در زمينه قصه و روايت نقصهاي جدي دارد.
برخي سكانسهاي فيلم مانند سكانس شيوع جنزدگي و اتفاقات ماليخوليا واري كه براي اهالي شهر ميافتد واقعاً نفسگير طراحي شدهاند و از نظر اجراي جلوههاي ويژه رايانهاي بينقص و حرفهاي هستند.
/اين بود ارباب حلقه هاي ايران ؟/
محسن آزرم از منتقدان سينما نيز درباره اين ساخته بحراني نوشته: این بود «اربابِ حلقهها»ی ایران؟ آدم وقتی «مُلکِ سلیمان» را میبیند، مطمئن میشود که فیلمهای عظیم فقط به مددِ بودجهی کلان و جلوههای ویژه فیلمهای خوبی از آب درنمیآیند. اوّل از همه باید فیلمنامهی خوب و درست و منسجمی داشت، بعد باید این فیلمنامه را سپرد به کسی که کارگردانی را بلد باشد، بعد باید بازیگرانی را انتخاب کرد که واقعاً به درد آن نقشها بخورند و... امّا «مُلکِ سلیمان» که بودجهی کلانی داشته (بههرحال میگویند «فخرِ سینمای ایران» است) و جلوههای ویژهاش هم حسابی وقت بُرده، کُپیِ دست چندمیست از «اربابِ حلقهها» و فیلمهای حماسی/ تاریخیِ «ریدلی اسکات» (بخصوص ملکوتِ آسمانهایش) که از هر فیلم و سریالی چیزی را برداشته و کنار هم نشانده. این جوریست که آن دودِ سیاهِ مرموز سریالِ «لاست» را میبینیم که قرار است نشانهی جنهای بداندیش و خدانشناس باشد و همچه که به آدمی حمله میکنند و در عمق وجودش لانه میکنند، آدم بختبرگشته میشود یک «زامبیِ» کامل و یک صداهایی از خودش درمیآورد که دلِ تماشاگر ریش میشود. و یک کشتیِ پرنده هم هست که شباهتِ غریبی دارد به کشتی پرندهی آن موجوداتِ کارتونیِ سالهای کودکی ما...
/آن فيلم دهه شصتي را ترجيح مي دهم /
یزدان سلحشور از نويسندگان سينمايي درباره ملک سلیمان درماهنامه فیلم نگار می نویسد: این فیلم فیلمنامه ندارد. چند خطی شرح صحنه دارد وانبوهی هم تک گویی که ممکن است بداهه باشد !
متن فیلمنامه یاد آور سلیمان (ع)مورد نظر قرآن کریم نیست و بیشتر یاد آور اسراییلیاتی است که در تفسیر طبری به شکل انبوه وارد فرهنگ اسلامی شده .در یک کلام من فیلمنامه آن فیلم عروسکی اوائل دهه ۶۰را که سر آغاز چنین آثاری بود بر متنی که منجر به چنین فیلمی شده ترجیح می دهم منظور ابراهیم در گلستان است.
منبع: پارس توریسم
:: موضوعات مرتبط:
سینمای ایران ,
,
:: بازدید از این مطلب : 388
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8